سهم من از تو اشکهای روی گونه های سهم من از تو غمهای توی دلم سهم من از تو یه نگاه سرد من می روم ... من می روم تا نبینم غم چشمان تو را سهم تو از من یه مشت خاطره خیس سهم تو از من یه دل شکسته و سرد سهم تو از من یه نگاه پر از مهر من می روم من می روم تا بدانی کسی هست که دوست بدارد نیلوفرهای آبی را کسی هست که بخواند غم را از نگاهت کسی هست که حس کند گرمای دستانت را کسی هست که حس کند آتش سرد مهرت را من میروم ........